تارگت مارکتینگ : بررسی جامع بازار هدفمند + ویدئو
تارگت مارکتینگ چیست؟ خیلی از افراد زمانی که در کسب و کار خود فعالیت می کنند اگر کوچکترین فعالیت کسب و کار را در نظر بگیریم، در حال حاضر اینستاگرام محسوب می شود، سوال می پرسند که چرا نتیجه نمی گیرند ؟ چرا محصول خریداری نمی شود ؟ بشتر اوقات مشکل از آنجا سرچشمه می گیرد که محصول با نیاز مشتری منطبق نیست یا مشتری هدف، منطبق با محصول یا خدمت نیست.
بصورت خلاصه تارگت مارکتینگ یعنی زمانیکه محصولی برای فروش یا خدماتی برای ارائه داریم، افرادی که احتمال خرید محصول بیشتر از سایر است و بیشتر به محصول مورد نظر نیاز دارند، بازار هدف یا تارگت مارکت گفته می شود. پیدا کردن بازار هدف یا تارگت مارکت امری ساده نیست.
معمولا وقتی که طیف مشتریان استفاده کننده برای یک محصول زیاد است یا اینکه شما محصولی را ارائه میکنید که تقاضای زیادی برای آن در بازار وجود دارد، کاری کاملا تخصصی و پر چالش است.
تارگت مارکتینگ چیست؟
تارگت مارکت به شما کمک میکند که مشتریان خود را بهتر بشناسید، مشخص کنید که در بخش بازار هدفتان چه چیزهایی نیاز است و مشخص کنید که در بخش بازار هدف چه چیزی نیاز است و چطور میتوان با محصولات و خدماتتان، آن نیازها را برطرف کرد. شناخت بازارهدف، به شما اجازه می دهد پیام های بازاریابی را با روش های بازاریابی در جایی قرار دهید که بازارهدف وجود دارد و یا از واژگان و عباراتی استفاده شود که دقیقا درباره نیازهای مخاطبان هدف صحبت می شود، به عبارت دیگر دیکشنری مخاطب هدف را شناسایی کرده و استفاده شود.
در واقع همان پیدا کردن مشتریان و مخاطبینی که به محصولات و یا خدمات ما نیاز دارند. بازاریابی هدفمند یا تارگت مارکتینگ شامل یافتن افرادی از جامعه است که به یک خدمت و یا کالا علاقه دارند و پس از آن ترغیب آنها به سمت خرید آن کالا و خدمت است.
بازار هدف یا تارگت مارکت کسانی هستند که تمامی ابزارهای بازاریابی برای ترغیب آنها به کار می رود و طراحی می شود. اگر مخاطبان نادرستی انتخاب شوند و بر روی آن ها هدف گذاری صورت گیرد، مانند آن است که تمام پول هایی که صرف تبلیغات و مشتری یابی کرده اید، به هدر رفته باشد.
بازار هدف یا تارگت مارکت (Target market) چیست؟ بازاری است که گروهی از مردم جامعه یا بخشی از جامعه به محصول و خدمات شما نیاز دارند یا به زبانی سادهتر جمعیت خاصی از مخاطبین است که به دلایل بررسیشده، نیاز به محصولات و خدمات دارند. بازار هدف همان مصرف کننده نهایی است، و در واقع کسی که از محصول یا خدمات استفاده می کند.
یکی از مهمترین تصمیمات بازاریابی، مشخص کردن مشتریان بازار هدف است. برای مثال نمیتوان تمام بازارها و یا حتی دو بازار کاملا متفاوت با ویژگی های متفاوت را با هم داشت. مثلا: مادرها چیزی را دوست دارند که نوجوانان آن را دوست ندارند، ممکن است آماتورها چیزی را دوست داشته باشند که حرفه ای ها حتی برای استفاده آن خجالت بکشند. گاهی فقط باید انتخاب کرد زیرا نمی توان همه را راضی نگه داشت.
هنگامی که تیم بازاریابی گروه ها را شناسایی می کند، شروع به طراحی کمپین های بازاریابی فروش خدمات و یا کالاهایی متناسب با نیاز آن گروه خواهند کرد و با استفاده از محتوای مناسب، اقدام به جلب توجه آنها، نگهداری و فروش کالا یا خدمات خود می نمایند. این نوع از بازاریابی هزینه زیادی ندارد و معمولاً با کمترین هزینه بیشترین سوددهی را می دهد.
مزیت بازاریابی هدفمند برای چه کسانی است
شرکت ها و سازمان هایی که کالاهایی و یا خدماتی خاص را عرضه یا تولید می کنند، بیشترین استفاده را از استراتژی های تارگت مارکتینگ خواهند کرد. علاوه بر این سایر شرکت ها هم می توانند برای افزایش جذب مشتری، روی افرادی که مستعد خرید کردن هستند، تمرکز کرده تا افراد راحت تر اعتماد کنند و شانس خرید آنها را بالاتر برود.
در اجرای استراتژی تارگت مارکتینگ یا همان بازاریابی هدفمند شناسایی نیاز مخاطب یا گروه مورد نظر، مشخص نمودن سلائق و علائق مشتری از مهمترین قسمت های این استراتژی است؛ زیرا برای درک بهتر مخاطبان هدف، عموما آنها باید از یک تیم تحقیقاتی حرفه ای و تحلیلگرانی متخصص و ایده پرداز استفاده کنند تا بتوانند در راستای بازار هدف و ایجاد جذابیت در مخاطب هدف قدم بردارند. یکتا نت به طور خلاصه مخاطبان هدف را به این صورت تعریف کرده است:
«مخاطب هدف» زیرمجموعهٔ بازار هدف است که میخواهید با او از طریق پیام یا تبلیغات خاصی ارتباط برقرار کنید.
روشهای شناسایی مشتریان هدف در تارگت مارکتینگ
برای شناختن مشتریان هدف باید 3 سوال را جواب دهید و با رسیدن به سوالات: کی(چه کسی)؟ کی (چه زمانی)؟ کجا(چه محدوده جغرافیایی) میتوان به مخاطبین هدف خود سریعتر دست یافت.
1- مخاطبین هدفمند شما چه فعالیت هایی دارند ؟
- ورزش های مورد علاقه آنها چیست ؟ بیشتر چه ورزش هایی انجام میدهند.
- دراوقات فراغت چه فعالیتی انجام می دهند؟ در زمان استراحت و بیکاری چه فعالیتی انجام میدهند.
- نوع سرگرمی آنها چیست؟ برای خوش گذرونی چه نوع سرگرمی را انجام می دهند.
- خرید های لذتبخش آنها چیست؟ خرید چه نوع از کالا یا خدمات را بیشتر دوست دارند و انجام می دهند.
2- چه کسانی هستند ؟
- مخاطبین هدف چه کسانی هستند؟
- سن ؟ (در چه رده سنی هستند) چند سال دارند
- جنسیت ؟ ( خانم / آقا)
- شخصیت ؟ ( چه نوع رفتار و شخصیتی دارند)
- موقعیت ؟ ( جغرافیایی )کجا زندگی میکنند و فرهنگ آنها به چه صورت می باشد.
- تحصیلات ؟ اغلب چه مدرک تحصیلی دارند و تا چه رده تحصیل کردند؟
- شغل ؟ ( بیشتر در چه حوزه ای فعالیت دارند )
3- چه چیزی روی مشتریان اثرگذار است ؟
چه ارزشی را می توان به مخاطب ارائه دهیم تا ترغیب به خرید کالا شود.
مانند: ارسال رایگان کالا / تخفیف کالا / مشاوره تخصصی رایگان / هدایا و جوایز/ مسابقه
4- موقعیت جغرافیایی مشتریان کجاست ؟
بازار هدفتان : 1- محلی است ؟ / 2- ملی است ؟ / 3- جهانی است ؟
5- در زمان آنلاین شدن چه فعالیتی انجام میدهند ؟
ایمیل / جستجو / خرید / آموزش / مطالعه / اشتراک گذاری/ سرگرمی
6- از چه روشهای ارتباطی استفاده میکنند ؟
شبکه های اجتماعی / موبایل / دسکتاپ / ایمیل / جستجو
تیم بازاریابی بصورت خلاصه باید به موارد زیرآگاهی کامل پیدا کنند
از لحاظ ویژگی های جمعیتی “چه کسی”
در این نوع بخشبندی اطلاعات آماری افراد زیر نظر گرفته می شود.چه کسانی به محصول یا خدمت شما نیاز دارند ؟
- سن
- جنسیت
- درآمد
- مکان زندگی
- وضعیت خانوادگی
- درآمد سالیانه
- تحصیلات
- قومیت
- مذهب
چرا من را انتخاب کنند؟ (از لحاظ روانشناسی)
چرا مشتریان محصولات و خدمات کسب و کار مورد نظر را انتخاب کنند؟ اطلاعات شخصیتی و سبک زندگی است که
کمک خواهد کرد تا الگوهای خرید مشتریان یا مخاطبان هدف را ترسیم کرد. به عنوان مثال، چرا مشتریان این نوع محصول را خریداری می کنند، می توان سنجید آن ها به چه مقدار از محصول نیاز خواهند داشت و در چه بازه های زمانی نیاز دارند آن را خریداری کنند. همچنین چه مزایایی را در مقایسه با رقبای کسب کارتان می توانید فراهم کنید و تا چه اندازه مشتریان نسبت به شما و رقبایتان وفادار هستند.
- ارزشها
- برخوردها
- علایق
- روش زندگی
- تاثیرات روانشناسی
- عقاید خودآگاه و ناخودآگاه
- انگیزهها
- اولویتها
مشتریان من چگونه هستند؟
مشتریان شما چگونه رفتار می کنند؟ تمام مشتریان در حال خرید محصولاتی هستند که نیازهای آن ها را برآورده می سازد، اما آن ها چگونه به این نیاز توجه می کنند؟ چگونه به محصولات شما توجه می کنند؟ چه میزان اطلاعات راجع به این نیاز دارند و محصول شما چگونه آن را برآورده می سازد و منابع اطلاعاتی آن ها چه چیزهایی هستند؟
برای اینکه مخاطب هدف را بر اساس ویژگیهای رفتاری بخشبندی شوند باید حرکات آنها را شناسایی کرد و باید دانست که چطور با برند یا محصول برخورد میکنند.
- عادات خرید
- عادات خرج کردن
- وضعیت کاربر
- تبادلات با برند
مشتریان من کجاها هستند؟
مشتریان شما کجا هستند؟ این موارد مربوط به مکان هایی هستند که مشتریان شما در آن جا یافت می شوند ( نظیر دانستن کد پستی آن ها و…) و اطمینان حاصل کنید که جزئیاتی نظیر اندازه منطقه، تراکم جمعیت آن و شرایط آب و هوایی آن را می دانید. مخاطبان هدف را میتوان بر اساس مرزهای جغرافیایی مانند محل سکونت، یا محدوده خاصی تقسیمبندی کرد.
- کد پستی
- شهر
- کشور
- منطقه خاص سکونت
- شرایط جوی
- شهری یا روستایی
نکات ذکر شده اهمیت بالای تارگت مارکتینگ را در کسب و کار کاملا بصورت واضح بیان کرده است.
🎧پادکست آموزش تشخیص و شناسایی بازار هدف توسط حمید صباغی🎧
نحوه نوشتن تارگت فروش
تارگت فروش چیست ؟ هر کسب و کاری برای رسیدن به موفقیت یعنی انتخاب بازار هدف درست و اجرای آن، باید مراحلی را طی کند، که این مراحل تضمین کننده مسیری درست برای رسیدن به هدف است. درغیر اینصورت کسب و کار در مسیری اشتباه قدم میگذارد و به نتیجه مطلوب نمی رسد.
برای رسیدن به تارگت مارکتینگ یا بازاریابی هدفمند باید مراحلی سپری شود از جمله :
1- انتخاب و شناسایی بازار هدف (تارگت مارکت):
بازار هدف، اساس و ریشه تمام عناصر و اجزای استراتژی بازاریابی از توسعه بازار و نام گذاری محصولات و خدمات است. برای شناختن مشتریان هدف باید 3 سوال را جواب دهید و با رسیدن به سوالات: کی(چه کسی)؟ کی (چه زمانی)؟ کجا(چه محدوده جغرافیایی) میتوان به مخاطبین هدف خود سریعتر دست یافت. شناخت بازار هدف بخشی از برنامه کسب و کار در برنامه ریزی است. همانطور که در بالا تعریف شد، شناسایی بازار هدف بصورت کامل اشاره شده است که این اولین مرحله از بازاریابی یا تارگت مارکتینگ است.
2- بازاریابی هدفمند یا تارگت مارکتینگ
بعد از به نتیجه رسیدن در شناسایی بازار هدف و تهیه بانکهای اطلاعاتی ، نیاز به راهاندازی کمپینهای تبلیغاتی مثل ارسال پیامک کوتاه، تماس با مخاطبان هدف ، مراجعه حضوری، شبکه های اجتماعی و … دارد.
اساس تارگت مارکتینگ، بر پایه نیاز و خواسته های انسان است. محصول زاییده خواسته و نیاز بشر است، هر چیزی را که خدمتی ارائه دهد یا نیازی را برطرف کند یا برآورده سازد، میتوان محصول نامید که شامل افراد، مکان ها، سازمان ها، خدمات و عقاید است. به عبارت دیگر محصول عبارت است از چیزی که قادر به رفع یک نیاز باشد. نیاز بیان کننده ی حالت محرومیت احساس شده در فرد است.
محصولات به هر اندازه که خواسته های فرد را برآورده کنند، دارای ارزش هستند. خواسته در مارکتینگ یا بازاریابی، شکل برآورده ساختن نیازهاست و تقاضا توانایی رفع خواسته است. بازاریابی وقتی شروع می شود که فرد تصمیم می گیرد نیازها وخواسته هایش را از طریقی ویژه یا خاص برطرف کند.
تارگت مارکتینگ یا بازاریابی هدفمند دانش و هنر کشف، خلق و ارائه ارزش، در جهت تامین نیازهای بازار هدف و کسب سود همزمان است. بازاریابی در راستای تارگت مارکتینگ نیازهای برآورده نشده را تشخیص داده و بازار آنها را تعریف میکند؛ با اندازه گیری حجم این بازار، سودش را برآورد میکند. بازاریابی مشخص میکند که کدام بخش از بازار میتواند بهتر نیازها را برآورده سازد.
بازاریابی هدفمند یا تارگت مارکتینگ یک فرآیند مدیریتی است که فعالیتها و زیرمجموعههای زیادی را شامل میشود. برای مثال:
بازاریابی محتوا (Content Marketing)، بازاریابی شبکهای (Network Marketing)، بازاریابی درون گرا (Inbound Marketing) چند مورد از انواع بازاریابی هستند.
9 مزیت بازاریابی هدفمند در بازاریابی کسب و کار
1- برآورده کردن نیازهای مصرف کننده : تامین نیازهای مشتری
تحقیق، بررسی و تأمین نیازهای مصرف کنندگان نمونهای از نقش بازاریابی هدفمند ( تارگت مارکتینگ) در کسب و کار است. به طور بدیهی، همیشه نیازهایی در تارگت مارکت یا بازار هدف وجود دارند که برآورده نشدهاند.
بازاریابان با شناسایی این نیازها و خواسته ها، استراتژی و راهکارهایی را در راه برآورده ساختن آنها اتخاذ میکنند. بازاریابی هدفمند (تارگت مارکتینگ) نه تنها شناسایی نیاز و خواسته مصرف کننده بلکه راهی برای ایجاد نیاز در مصرف کننده نیز هست. درواقع بیشتر مبارزات استراتژیهای بازاریابی با یکدیگر بر سر ایجاد آگاهی و نیاز در مشتریان بوجود می آید.
2- تضمین بقاء، رشد و شهرت مجموعه یا سازمان
مفاهیم مهمی که در بازاریابی، «برندینگ»، «اعتماد سازی» و «مشتری مداری» است. بازاریابی به مدیران کسب و کارها کمک زیادی میکند تا برند سازی خوبی انجام داده و سپس اعتماد مصرف کننده را با مشتری مداری جلب کنند. تبدیل مشتری به «مشتری وفادار» از جمله مهمترین اهداف بازاریابی است. بازاریابی به رضایت مشتریان، فراتر از انتظار آنها کمک زیادی میکند و موفقیت و پایداری یک کسب و کار را تضمین مینماید.
3- گسترش دادن کسب و کار
بازاریابی امکاناتی گسترده ای را برای انجام اموری جهت افزایش فروش، اعتماد سازی، برندسازی بهینه، سازماندهی کسب و کار و… ارائه میدهد. بازاریابان حرفهای تمامی حیطههای مارکتینگ (یازاریابی هدفمند) را به صورت هوشمند روی کسب و کارها اجرا میکنند و دائماً در حال بررسی و مدیریت آنها هستند.
این موضوع موجب شده تا زمینهای گسترده با ورود بازاریابی به کسب و کار جهت تبلیغات و فروش محصولات و خدمات ایجاد شود و علاوه بر افزایش محبوبیت، سود بسیاری نیز به سازمان ورود پیدا کند.
4- قیمت گذاری منصفانه
نمونهای دیگر از نقش بازاریابی در کسب و کار، بررسی و تطبیق قیمت است. اهمیت قیمت محصولات در موفقیت یک سازمان بسیار است؛ چرا که درآمد ایجاد میکند و باید با توجه به شاخصههای متفاوتی ارزیابی، تدوین و ارائه شود. مهمترین استراتژیهای قیمت گذاری در بازاریابی:
• قیمت گذاری بالا (Premium Pricing)
• قیمت گذاری نفوذی (Panetrating Pricing)
• قیمت گذاری اقتصادی (Economy Pricing)
• قیمت گذاری گزاف (Price Skimming)
• قیمت گذاری روانی (Phcychological Pricing)
• قیمت گذاری بر اساس خط محصولات
5- بسته بندی و ارائه بهتر محصولات
یکی از مسائل مهمی که بازاریابان به آن توجه میکنند، بسته بندی و نحوه ارائه محصولات است. در حقیقت بیشتر شرکتها بیش از یک محصول میفروشند که هر کدام ازا این محصولات میتوانند نقش مهمی در برندسازی و جلب اعتماد خریداران ایفا کنند. هر چه محصول ارائه شده در بازار، با توجه به تارگت مارکتینگ پیش رفته باشد، بازخورد خوبی از فروش دریافت میشود و درآمد بالاتر خواهد رفت. یک بازاریاب حرفهای با طراحی استراتژی و مدیریت عرضه محصولات میتواند سازمان شما را از لحاظ تامین، به یکپارچگی و هوشمندی برساند.
6- ایجاد ابزارهای متعدد برای فروش بیشتر
ایمیل مارکتینگ (E-mail Marketing) نوعی از بازاریابی است که در آن، ایمیل بخشی از بازار هدف (تارگت مارکت) جمع آوری شده و به عنوان ابزار برای تبلیغات در اینترنت هدفمند استفاده میشود.
7- مدیریت تقاضا
یک کسب و کار میتواند در طول مدت کاری روزانه تقاضاهای زیادی در حیطه فروش، پشتیبانی، پاسخگویی به سوالات، خدمات پس از فروش، استخدام، امور مالی پرسنل و… دریافت کند. بازاریابان با شیوه های خاص هدفمند شده برای مدیران سازمان بهینه میکنند تا انبوهی از تقاضا را پاسخگو باشند و به روشی، نیازهای مشتریان و متقاضیان را برآورده سازند. مشخص است هرچه پاسخگویی به تقاضا سریع باشد، ضریب مشتری مداری کسب و کار بالا رفته و برندسازی موفقتری صورت میگیرد.
8- وارد کردن کسب و کارها به رقابت
یک بازاریاب با در نظر گرفتن و توجه دقیق بر بازار به حفظ تعادل بین خواسته های مصرف کنندگان و کارهایی که رقبا در بازار برای برآورده ساختن آن انجام میدهند، کمک میکند. در نتیجه ورود کسب و کار به بازار رقابتی میتواند به دلیل وجود بازاریابی در کسب و کار باشد.
9- افزایش فروش
مهمترین نقش بازاریابی در کسب و کار، افزایش فروش است. مارکتینگ یا بازاریابی سبب افزایش تقاضا و فعالیتهای تولید و ارائه محصولات و خدمات می شود.
تفاوت بازاریابی و فروش
به بیان ساده فروش فرآیندی کوتاه مدت و مشتری محور است درحالیکه بازاریابی فرآیندی بلند مدت و محصول محور می باشد. فروش در پی برآوردن نیاز های شرکت و بازاریابی به دنبال برآوردن نیاز مشتری است.
فروش موفق
با استفاده از تارگت مارکتینگ(Target Marketing) ابتدا هر کسب و کار بایستی شناسایی و آنالیز شود، سپس نقاط ضعف و قوت
( SWOT ) آن بررسی گردد و مشخص شود که مشتریان آن کسب و کار چه کسانی هستند و برای جذب آنان چه باید کرد. در نتیجه بهترین راه و سریعترین را انتخاب کرد. برای داشتن بازاریابی آنلاین و بهینه سازی آن باید آنرا شناخت سپس هدفمند کرد.
به مجموعه فعالیتهایی که به صورت منظم و یکپارچه در فضای اینترنتی برای تبلیغ یک کسب و کار استفاده میشوند بازاریابی آنلاین گفته میشود، ولی هدفمند شدن آن به این صورت است که باید به نکات زیر توجه کرد:
- کلمات مورد استفاده شده
- منطقه جغرافیاییمورد نظر، زمان مناسب، اصناف و بازار هدف مشخص
ویژگیهای تارگت مارکتینگ یا بازاریابی هدفمند
- قابلیت اندازه گیری و بررسی عملکرد ( آنالیز )
- عدم محدودیت زمانی و مکانی
- دسترسی آسان
- کم هزینه بودن
- جذب مشتریان بالقوه
بخش های بازاریابی هدفمند:
بازاریابی هدفمند از 3 بخش تشکیل شده STP )) : 1- بخش بندی، 2- هدف گیری، 3- جایگاه یابی که هرکدام وظایف خاص خودشان را دارند. STP تحت عنوان بخش موثری از بازاریابی در جهت توسعه بازار است.
۱- بخش بندی بازار (market segmentation)
افرادی که در یک خرده بازار قرار دارند و با یکدیگر نیاز ها و خواسته های مشابه دارند، اما نیاز ها و خواسته های هر خرده بازار با خرده بازار دیگر متفاوت است.
۲- هدف گیری در بازار (market target)
( مانند توان بالقوه بازار ،نرخ رشد ،شدت رقابت و …)
۳- تعیین جایگاه (market positioning) :
باید در ذهن مشتری یا مخاطب هدف، محصول ( کالا ) یا خدمات را طوری خلق کرد که مزیت رقابتی ایجاد کند. یک کسب و کار برای ارائه مزیت رقابتی باید با استفاده از ظرفیتهای خود، طرح یک خدمت جدید را خلق و بهگونهای آن را معرفی کند که نیاز مشتریهای خدمات کسب و کار رقیب را برطرف کند.
در دنیای بازاریابی مخصوصا در کسب و کار های آنلاین باید از یک ارزش، مزیت رقابتی ساخت و آن را مدام توسعه داد. همچنین یک مزیت تعریف شده شاید توسط کسب و کار رقیب مهار شود. در این صورت باید طرح جدیدی ریخته و یا نقص خود را بهبود داد.
در این چک لیست با فرض بر اینکه حوزه کاری مشخص است.میتوان راحت تر به مزیت رقابتی کسب و کار رسید.
۱) لیست رقبا و کسب و کارهای مشابه را بدست آورید
۲) نکات قوت و ضعف هر یک را مشخص کنید
۳) خود را جای مشتری گذاشته و فکر کنید که چه چیزی باعث میشود بیشتر به خدمات آنها علاقهمند شوید
۴) بررسی را مکتوب کرده و چیکده آن را بنویسید
۵) بر روی کار خود و نحوه ارائه خدمات تمرکز کنید
۶) یک طرح برای اینکه چرا کاربران باید از سرویس و خدمات شما استفاده کنند بریزید
۷) طرح خود را با چکیده نکات قوت رقبا ادغام کنید
۸) قبل از طرح نهایی به این فکر کنید که کاربران کسب و کارهای رقیب چرا باید آن را ترک و به سراغ شما بیایند؟ چه چیزی را بهتر از آنها ارائه میدهید؟
۹) طرح نهایی را عملی کنید
۱۰) بازخورد بگیرید (موثر بودن یا نبودن طرح شما در این مرحله مشخص میشود)
استراتژی بازاریابی هدفمند چیست؟ (Target Marketing Strategy)
استراتژی تارگت مارکتینگ مخاطبانی را که آمادگی لازم برای خرید خدمات یا محصولات دارند، شناسایی می کند و یک گروه را بعنوان گروه هدف در نظر می گیرد و برای آنها خدمات یا محصولاتی ایجاد می کند که بیشترین تطابق را با نیاز آنها دارند.
در استراتژی بازاریابی هدفمند، ذهن مخاطف کسب و کار معطوف به ارزش های پیشنهادی متناسب با نیاز مخاطبان، ارائه می شود تا سهم بازار هدف بیشتری در برگیرند. با شناسایی این گروه های کلیدی از مشتریان، شرکت ها کمپین های تبلیغاتی و بازاریابی خود را برای گروه های مورد نظر توسعه می دهند و با آگاهی بخشی و اطلاع رسانی درست، در زمان مناسب، مخاطبان را برای استفاده از محصولات یا خدمات خود ترغیب می نمایند و یا حس نیاز را می افزایند.
استراتژی Niche Marketing (نیچ مارکتینگ Niche Marketing چیست؟ ) بر خلاف استراتژی بازاریابی انبوه Mass Marketing، محتواهای تبلیغاتی، کمپین های تبلیغاتی و ملزومات بازاریابی را بر اساس ویژگی های خاص مخاطبان هدف، نزدیک و تولید می کند. تلاش شرکت ها برای گام برداشتن در مسیر درست و منطیق با نیاز مخاطب است، درنتیجه ارزش پیشنهادی شرکت، باید بیشترین قرابت معنایی و ظاهری را با گروه بازارهدف داشته باشد.
مخاطبان هدف میتوانند به چند گروه تقسیم شوند، از این رو شرکت ها میتوانند محصولات و خدمات را در چند گروه مختلف تولید یا عرضه کنند. نکته مهم این است که شرکت ها باید به خوبی متوجه باشند که دقیقا چه گروهی را مورد هدف خاص خود قرار داده اند و هر کدام از این گروهها چه ویژگیهایی دارند و ارزش متناسب با نیاز آنها چیست؟
به عنوان مثال بعضی اوقات محصولی برای مخاطبین کسب و کار که نوجوان هستند، از یک نوع تبلیغات خاص استفاده می کنیم و نوجوانان را ترغیب می کنیم اما گاهی وقت ها متوجه میشویم که این نوجوان کودک توانایی پرداخت آن را ندارد تا از محصول استفاده کنند. در واقع تبلیغات باید طوری طراحی شود که والدین آنها نیز ترغیب به خرید محصول شوند زیرا آنها هزینه ان خرید را می پردازند.
مزیت استفاده از استراتژی تارگت مارکتینگ
در این نوع از استراتژی بازاریابی هدفمند (تارگت مارکتینگ) که برای اشخاص مختلف با جغرافیا و اقلیم متفاوت، در سنین متفاوت بکار گرفته میشود، که هر کدام از آنها سلایق و علایق مخصوص به خود را دارند. این اختلاف سلیقه ها و علایق است که اشخاص را میتوان به صورت گروهی یا جداگانه طبقه بندی کرد.
به عبارت دیگر برای افرادی که متناسب با نیازهایشان و خواسته هایشان تبلیغ یا پیشنهاد فروش، ارائه میشود، به طور ویژه ای نسبت به آن واکنش نشان میدهند. تاکتیک های بکارگرفته شده در استراتژی بازاریابی هدفمند، مشتریان را به سمت خرید محصول یا خدمات سوق می دهند.
همچنین زمانی که شرکتها از استراتژی تارگت مارکتینگ استفاده می کنند، با خیال آسوده تبلیغات انجام میدهند، زیرا که میدانند ارزش پیشنهادی آنها منطبق با نیاز گروه هدف است و درصد بالایی از مخاطبان هدف را به مشتری بالفعل تبدیل میکنند. از سوی دیگر، بکارگیری استراتژی بازاریابی هدفمند علاوه بر افزایش فروش، میتواند میزان آگاهی از برند را نیز افزایش دهد.
سوالات متداول
- تارگت مارکتینگ چیست؟
بصورت خلاصه تارگت مارکتینگ یعنی زمانیکه محصولی برای فروش یا خدماتی برای ارائه داریم، افرادی که احتمال خرید محصول بیشتر از سایر است و بیشتر به محصول مورد نظر نیاز دارند، بازار هدف یا تارگت مارکت گفته می شود.
- بازار هدف یا تارگت مارکت (Target market) چیست؟
ازاری است که گروهی از مردم جامعه یا بخشی از جامعه به محصول و خدمات شما نیاز دارند یا به زبانی سادهتر جمعیت خاصی از مخاطبین است که به دلایل بررسیشده، نیاز به محصولات و خدمات دارند.
- مزیت بازاریابی هدفمند برای چه کسانی است
شرکت ها و سازمان هایی که کالاهایی و یا خدماتی خاص را عرضه یا تولید می کنند، بیشترین استفاده را از استراتژی های تارگت مارکتینگ خواهند کرد.
- روشهای شناسایی مشتریان هدف در تارگت مارکتینگ
مخاطبین هدفمند شما چه فعالیت هایی دارند ؟
چه کسانی هستند ؟
چه چیزی روی مشتریان اثرگذار است ؟
موقعیت جغرافیایی مشتریان کجاست ؟
در زمان آنلاین شدن چه فعالیتی انجام میدهند ؟
از چه روشهای ارتباطی استفاده میکنند ؟
دیدگاهتان را بنویسید