چگونه مسیر شغلی طراحی کنیم؟ / گام به گام در 7 مرحله
با ترسیم مسیر شغلی هیچ گاه در انتخاب شغل سردرگم نمیشوید
همیشه در اطرافیان خود تفاوتی را در میان شغل افراد احساس میکنیم؛ افرادی برای همیشه در یک حرفه و یک سازمان فعالیت میکنند و در صورت پیشرفت به سمت معاونت یا مدیریت منصوب میشوند. به نوعی میتوان گفت شغل ثابتی داشتند و تمام رشد آنها در راستای کسب و کار بوده است.
و برخلاف این گروه افرادی هستند که در انواع حرفهها فعالیت کرده و در سازمانهای مختلف حضور داشتهاند، و در اکثر اوقات از این افراد به کسانی که از این شاخه به آن شاخه میپرند تعبیر شده است.
یکی از موضوعاتی که همهی ما در دورانی از نوجوانی به آن فکر میکنیم همین مسأله است که در آینده کدام مسیر را باید در پیش بگیریم؟ حتی گاهی اوقات بعد از بررسی میان این دو دسته گزینههای موفق و شکست خورده در هر دو دسته مشاهده میشدند جایی که سؤال پیش میآید آیا هر دو مسیر مناسب هستند یا نه؟ و اصلاً گذشته از اینها در کدام حرفه و کسب و کار میتوانیم موفقتر عمل کنیم؟
جواب این سؤالها و تعیین کردن مسیر موفقیت شما بستگی به مسیر شغلی یا کارراهه دارد. فرایندی که اگر به درستی آن را ترسیم کنید بعد از گذشت ۶۰ سال از مسیر شغلی خود پشیمان نیستید.
در ادامه به مفهوم و معنای مسیر شغلی پرداخته میشود و و پس از اینکه با این موضوع آشنا شدید با هم چگونگی طراحی مسیر شغلی را مرور کرده و در مرحله آخر با نکات تکمیلی مقاله را به پایان میبریم:
مفهوم مسیر شغلی چیست و چه نقشی در زندگی دارد؟
مسیر شغلی به مراحلی گفته میشود که در طول زمان، برای دستیابی به هدف و شغل نهایی طی میکنیم.
همه افراد از سن جوانی که وارد بازار کار میشوند تا حدود ۶۰ سالگی که به سن بازنشستگی میرسند، یک شغلایدهآل و هدف نهایی در ذهن خود دارند. همان شغلی که تا به حال در جمع از آن سخن گفتهاید و افراد بزرگسال با نگاهی تمسخرآمیز به هدف نهایی شما خندیدهاند.
بیایید با مثال بررسی کنیم: ایلان ماسک فردی سرشناسی که همه ما او را میشناسیم، در مصاحبههای خود عنوان کرده است که آرزوی او از کودکی تسخیر و فعالیت در فضا بوده است و در نتیجه کسب و کارهایی که مرتبط با فضا و زندگی بیرون از جو هستند. اما کاملاً معلوم است که از جوانی بدون داشتن شرایط و سرمایه رسیدن به این موضوع غیر ممکن است. ولی باید توجه داشت که مهیا کردن شرایط برای ایلان و هرکسی کاملاً فراهم است. در نتیجه زندگی و کسب و کار خود را از شغلی شروع کرده با گذشت زمان با جمع کردن انواع سرمایههای موردنیاز با تغییر عناوین شغلی به سمت هدف خود قدم برداشته است. و امروزه شاهد اولین موفقیتهای او در حوزه ماهوارههای فضایی هستیم.
موضوعی که در اینجا حائز اهمیت است و اکثر افراد جامعه آن را نمیدانند، این است که همه ما با داشتن مهارت، شرایط، جایگاه اجتماعی و سرمایه به دنیا نیامدهایم. پس شغل و یا جایگاه اجتماعی (مدیریت، معاونت و… ) مورد نظر خود را که علاقه داریم در آن فعالیت کنیم تعیین میکنیم. اما باید برای به دست آوردن مهارت و سرمایههای مورد نیاز شروع به اقدام کرد، اینجا همان نقطهای است که با استفاده از مسیر شغلی شغلهایی که برای رسیدن به هدف و گذران زندگی نیاز هست از آن عبور کنیم را مشخص میکنیم.
در واقع جملهی سنگ بزرگ نشانه نزدن است برای افرادی است که میخواهند بدون ترسیم مسیر شغلی یا کارراهه به سمت شغلهایایدهآل خود حرکت کنند، طبیعتاً در بیشتر موارد، چنین پدیدهای غیر ممکن است و به هدف خود نمیرسند.
حال که با مفهوم و و کاربرد کارراهه در آینده خود آشنا شدید وقت آن است که دست به کار شده و برای خود یک مسیر شغلی طراحی کنید.
شاید این ویدیو برایتان مفید باشد: (مهاجرت از کارمندی به خود اشتغالی)
چگونه مسیر شغلی طراحی کنیم؟
قبل از رسیدن به این هفت گام با توجه به گفتههای سایت workforcehub مفهوم کلی مسیر شغلی را بدانیم:
A career path is an advancement roadmap with short- and long-term benchmarks. It maps the route an employee takes from a lower-level position through successive roles to arrive at their ultimate goal.
مسیر شغلی یک نقشه راه پیشرفت با معیارهای کوتاه مدت و بلند مدت است. مسیری را که یک کارمند از یک موقعیت سطح پایین تر از طریق نقش های متوالی برای رسیدن به هدف نهایی خود طی می کند، ترسیم می کند.
مرحله اول: کمی خودتان را توصیف کنید
فرض کنید قرار است بر روی کاغذ یک نسخه نوشته شده از خود پیاده کنید. از حالات، روحیات، علاقههایی که دارید و باید و نبایدهای زندگیتان بنویسید. تا زمانی که خودتان را نشناخته باشید و از توصیف کردن خود عاجز باشید، نمیتوانید شغلی که مناسب شما باشد را پیدا کنید.
اگر برای شناخت خود دچار مشکل هستید و نمیدانید از چه فاکتورهایی استفاده کنید، میتوانید از آزمونهای تیپ شخصیتی، علایق و تستهای شغلی و… استفاده کنید.
و در کنار موضوعات گذشته بد نیست به مهارتهای خود هم نگاه کنید، در چه موضوعاتی به چه اندازه مهارت دارید و در کدام موضوعات اصلاً اطلاعاتی ندارید.
هر چقدر شناخت شما از خودتان کاملتر باشد، با شغلی که در آینده برای خود انتخاب میکنید سازگاری بیشتری دارید. تا آنجا که حتماً شنیدهاید دربارهی برخی از افراد میگویند: (فلانی برای این کار ساخته شده است)
همچنین این موضوع با لذت بردن و پیشرفت شما در شغلتان، رابطه مستقیمی دارد. چراکه به دنبال فرار کردن از زیر کار نیستید و حس نمیکنید که محیط کارتان زندانی است که برای ادامهی زندگی، مجبور هستید در آن فعالیت کنید.
مرحله دوم: نسبت به مشاغل مختلف اطلاعات کسب کنید.
حال که از شرایط و خصوصیات خودتان مطلع شدید، به سراغ مشاغل مختلف بروید؛ دستهای از مشاغل را که با شرایط شما همخوانی دارند، لیست کنید. و نسبت به شرایط و جزئیات آنها با استفاده از سرچ کردن و بازدید کردن از صفحههای فعال هر شغل در شبکههای اجتماعی اطلاعات به دستآورید.
نیاز نیست در اطلاعات به دست آمده عمیق شوید، توجه کنید شما در حال تهیه کردن یک لیست هستید.
مرحله سوم: مزایا و معایب هرکدام را به صورت جزئی بررسی کنید.
در این مرحله از طراحی مسیرشغلی تمام مشاغلی که لیست کردهاید را به صورت جزئی بررسی میکنید. مزایا و معایب، محیط کاری، زمان و حقوق مواردی هستند که در آینده بر رضایت شغلی شما تأثیر زیادی دارند.
پس از برقرار کردن معادله سود و زیان، چند شغلی که مزایای بیشتری داشته را انتخاب میکنید.
فراموش نکنید پرس و جو با افراد با تجربهای که سالهای زیادی در این مشاغل فعالیت میکردند، به شما کمک شایانی میکند. علاوه بر آن میتوانید روزی را اختصاص دهید و در این روز به صورت حضوری به دیدن محیط مشاغل موردنظر بروید تا آگاهی کاملتری پیدا کنید.
در این مرحله تحقیقات بازار به شما کمک میکند که بهتر اطلاعات درباره کسب و کار منتخب خودتان را به دست بیاورید!
همه چیز درباره تحقیقات بازار ( اینجا کلیک کنید)
مرحله چهارم: در حرفههای موردنظر آموزش ببینید و مهارت کسب کنید
پس از اینکه چند شغل را انتخاب کردید، نوبت به آموزش رسیده است. برای یاد گرفتن هر مهارت و حرفه نیاز است که آموزش ببینید. با توجه به هدفی که برای خود تعیین کردهاید، باید مشخص کنید که چگونه آموزش ببینید با رفتن به دانشگاه، آموزشگاههای آزاد و یا دورههای مجازی.
اگر هدف شما مشاغل دولتی است باید به دانشگاه بروید. در غیر این صورت بسته به نیاز و سطح مهارتی که در آن حرفه دارید، نوع آموزش را انتخاب میکنید. ترجیحاً آموزشهایی که کاربردی بوده و تمرینات عملی دارند، به شما کمک بیشتری میکند؛ چراکه فضای آموزشی کاملاً متفاوت از فضای مشاغل و کسب و کار میباشد.
مرحله پنجم: در شغل موردنظر مشغول به کار شوید
اکنون باید به بازار کار بروید و مهارتهای خود را به صورت عملی پیاده کنید. این فرایند به شما کمک میکند؛
۱. تا سطح قابل قبولی عملکرد شما افزایش یابد، زیرا شما تا الان تئوری و علمی آموزش دیدهاید و اجرا کردن آن را به درستی فرا نگرفتهاید. در نتیجه کمی تجربه کسب می کنید و محیط کاری را از نزدیک لمس می کنید.
۲. نسبت به چالشها، نقاط منفی و مثبتی که در آموزشها از آنها صحبتی نمیشود اطلاعات پیدا کنید.
۳. تا برای خود رزومه و سابقه کار تهیه کنید تا زمانی که میخواهید با مشاغل مختلف مصاحبه کنید به آنها ارائه دهید.
کارآموزی در دورههای مختلف و شرکت کردن در پروژههای مقطعی مشاغل، از راههایی هستند که شما را از کارمندی طولانی مدت بی نیاز می کنند.
کارآموزی در دورههای مختلف و شرکت کردن در پروژههای مقطعی مشاغل، از راههایی هستند که شما را از کارمندی طولانی مدت بینیاز میکنند.
مرحله ششم: رزومه بسازید و شغل موردنظر را انتخاب کنید
پس از گذشت مدت زمانی که فکر میکنید برای شناختن و کسب مهارت هر شغل کافیست، یک بار دیگر به مرحله سوم بازگردید. لیست مزایا و معایب هر شغل را تکمیل کنید و با استفاده از اطلاعاتی که به دست آوردهاید؛ شغل مورد نظر را انتخاب کنید.
مرحله هفتم: سازمانهای موفق را پیدا کرده و با آنها ارتباط بگیرید
حالا زمان آن رسیده است که سازمانهایی که در حوزه شما فعالیت میکنند را پیدا کنید و از میان آنها با شرکتهای موفق ارتباط بگیرید. توجه داشته باشید محیط شرکت و اعتبار اجتماعی که برای شما میآورد، میتواند به پیشرفت شما سرعت زیادی ببخشد و همینطور برعکس.
علاوه بر این در صورتی که در سازمان درستی مشغول به کار نشوید، با مدیریت اشتباه آن سازمان پس از مدتی از حرفه مورد علاقه خود دلسرد میشوید.
۲ نکته ضروری که باید حتما در نظر بگیرید
۱. محیط با فضای ذهنی شما همخوانی داشته باشد
قبل از وارد شدن به هر سازمان، در نظر داشته باشید فضای فکری و محیط سازمان با ذهنیتهای شما همخوانی داشته باشد. شاید با خود فکر کنید که تحمل میکنید و با آن کنار میآیید، درست است؛ ممکن است بتوانید تفاوتها را نادیده بگیرید اما یقیناً بازدهی کمتری دریافت میکنید و سرعت رشدتان در مسیرشغلی پایین میآید.
۲. برای کارهای خود معنی و انگیزه تعریف کنید
معنا و انگیزه یکی اصلیترین شاخصهها برای ادامه دادن هر کاری است. شاید ندانید ولی طبق آمارهای بررسی شده تعداد زیادی از افرادی که در مشاغل دارای جایگاه اجتماعی مناسب، از حقوق بالا برخوردارند؛ رضایت شغلی پایینی دارند.زیرا از شغلی که انتخاب کرده بودند، هدف نداشتهاند و پس از گذشت مدت زمانی، فقدان انگیزه انرژی آنها را کاهش داده بود.
الگوهای متداول مسیر شغلی
در کل الگوهای زیادی برای مسیر شغلی وجود ندارد، در این مقاله دو الگوی متداول و معروف که از روزگاران گذشته افراد به این شیوه زندگی میکردهاند و تا الان هم کاربرد دارد را مرور میکنیم:
الگوی اول:
در این الگو پیشرفت افراد به صورت خطی است. به این معنا که افراد درون یک شرکت یا سازمان پس از فعالیت رتبههای پیشرفت را طی کرده و جایگاه خود را ارتقا میدهند. و یا اینکه در همان شغل بین یک یا دو سازمان جابجا میشوند، ولی به صورت کلی پیشرفت در یک مسیر ثابت قرار دارد.
برای مثال کارمندی را فرض کنید که حسابدار مجموعهای است، پس از مدتی به سرگروه حسابداری ارتقا پیدا میکند، و بعد از آن به ترتیب مدیر مالی معاونت مجموعه را به دست میآورد. این پیشرفت از نوع الگوی خطی است.
الگوی دوم:
در این الگو افراد در حوزههای مختلف فعالیت میکنند و ممکن است به صورت کلی در بازه ۴۰ ساله ۱۰ شغل مختلف را تجربه کنند. در این الگو هم پیشرفت چشمگیر اتفاق می افتد، اما مانند الگوی اول منحصر به یک شاخه کاری مشخص نیست.
برای مثال کارمندی را فرض کنید که حسابدار مجموعهای است، همزمان در رستوران هم کار می کند، پس از مدتی با سرمایهای که جمع کرده فروشگاه اینترنتی راه اندازی می کند، و بعد از آن دست به ایجاد فروشگاههای زنجیرهای در سطح شهر میزنند و مدیریت فروشگاه ها را به عهده می گیرد. همانطور که دیدید این نوع پیشرفت از حوزه شغلی مشخصی پیروی نمیکند.
توجه داشته باشید که برخی از افراد الگوی دوم را، با از این شاخه به آن شاخه پریدن اشتباه میکنند. این کاملاً نادرست است؛ چرا که در الگوی دوم فرد برای پیشرفت خود برنامهریزی میکند و مسیر شغلی ترسیم کرده است، اما در زمانی که فرد از این شاخه به آن شاخه میپرد هیچ برنامهای نداشته و صرفاً بدون هیچ دستاورد و پیشرفتی شغل عوض میکند.
ممکن است برای شما هم این سوال پیش بیاید که کدام یک از این الگوها کاربردیتر است؟
جواب این است که قاعده مشخصی ندارد. و بسته به شرایط هر فرد، علایق و محیط های اطراف متفاوت است.
ولی به صورت کلی برای افراد زیر الگوی رشد خطی مناسب است:
افراد درونگرا
افراد با ذهنیت کارمندی
و افرادی که اهل ریسک نیستند.
و برای موارد زیر الگوی دو نوع دوم پیشنهاد میشود:
افرادی که میخواهند کارآفرین باشند
افرادی که دنبال راه اندازی استارتاپ هستند
افراد ریسک پذیر و بلندپرواز
جمع بندی
آموختید که بدون ترسیم مسیر شغلی، نمی توانید نسبت به آینده شغل خود اطمینان داشته باشید، و برای رسیدن به اهداف و تضمین پیشرفت باید حتما از کارراهه استفاده کنید.
مسیر شغلی دورنمایی از تمام اقداماتی است که برای رسیدن به جایگاه موردنظر، به آنها نیاز دارید. ممکن است برای یک فرد کوتاه باشد و برای فردی دیگر پیچیده و طولانی به نظر بیاید. مهم نیست شما از الگوی خطی استفاده میکنید یا الگوی نوع دوم، مهم این است که با توجه به اطلاعاتی که دریافت کردهاید پیشرفت را خود را تضمین کنید.
همچنین فراموش نکنید؛ که پس از طی کردن چند مرحله در بازههای زمانی مشخص، بازگردید و مسیر شغلی خود را دوباره مرور کنید. شاید نیاز به اصلاح داشته باشد، شاید هم باید دوباره آن را ترسیم کنید.
در آخر اگر فکر میکنید برای ترسیم مسیر شغلی نیاز به اطلاعات و راهنمایی بیشتر دارید، از طریق لینک زیر با کارشناسان مجموعه حمید صباغی در ارتباط باشید.
دیدگاهتان را بنویسید