بازاریابی هیاهو
بازاریابی هیاهو
یکی از انواع مختلف بازاریابی دهان به دهان، بازاریابی هیاهو یا همهمه ای Buzz Marketing می باشد که جزو استراتژی های غیرسنتی به شمار می رود.
از این نوع بازاریابی برای جذب مخاطب با استفاده از خلاقیت استفاده می شود. در بازاریابی هیاهو، تعاریفی در خصوص محصول یا خدمت با هیجان زیاد در بین مردم به صورت دهان به دهان منتقل می شود.
در حقیقت کلمه Buzz به همان هیجان موجود در این نوع بازاریابی اشاره دارد. به صورت کلی بازاریابی هیاهو با ایجاد سر و صدا و شور در خصوص یک محصول یا خدمت به سمت تصاحب سهم بازار قدم می گذارد.
اغلب بازاریابان و کسب و کارها از بازاریابی هیاهو برای فروش محصول با تکیه بر رویکرد دهان به دهان استفاده می کند. این رویکرد می تواند به صورت تعامل رودرو با مشتری و به صورت ارائه یک داستان منحصر به فرد در خصوص خدمت یا محصول باشد.
حال اگر مشتری و مخاطب بتواند ارزش ارائه شده توسط خدمت یا محصول موردنظر را درک و شناسایی کند و همچنین آن را برای رفع نیازهای خود لازم و کافی بداند، با هیجان و در عین حال رضایت قلبی به صورت خودکار شروع به معرفی آن به سایر افراد خواهد کرد.
در فضای دیجیتال امروز و رسانه های اجتماعی، استفاده از همهمه و هیاهو در یک بستر وسیع کار چندان سختی نیست. وجود بلاگرهای مختلف در پلتفرم اینستاگرام این امر را نیز آسانتر کرده است.
تجزیه و تحلیل خدمت یا محصول توسط بلاگرهای محبوب در بین افراد باعث افزایش کنجکاوی و در نهایت خرید محصول خواهد شد. همچنین ایجاد پرسش های مختلف در خصوص محصول یا خدمت و راهکارهای حل مشکل توسط آن محصول یا خدمت می تواند به این امر نیز کمک کند.
در ادامه مسیر بازاریابی هیاهو، کسب و کارها می توانند به تولید و ترویج ویدیوهایی برای معرفی محصول یا خدمت روی آورند. این ویدیوها می توانند در پلتفرم های پخش ویدیو مانند یوتیوب و آپارات به ترویج آن کمک کنند. در برخی موارد این نوع بازاریابی به طرز چشمگیری می تواند هزینه های بازاریابی را برای کسب و کار کاهش دهد.
یکی از نمونه های استفاده شده از بازاریابی هیاهو، داستان تغییر جنسیت محمدرضا فروتن است که از شب قبل در تمام فضای مجازی دست به دست شد. این خبر که حالا توسط وکیل و خود محمدرضا فروتن تکذیب شد، از یک توییت آقای خبرنگار شروع شد.
صحت یا شایعه بودن این خبر چندان مورد اهمیت نمی باشد. آنچه مهم است این است که این نوعی بازاریابی هیاهو بود که توانست باعث رشد چشمگیری در تعداد فالوورهای محمدرضا فروتن شود. در دنیای بازاریابی منشن کردن برند شما بدون وجود لینک، نوعی بهبود سئو نیز به شمار می رود و جز سوشال سیگنال خواهد بود.
اما باید بدانید که در هنگام استفاده از این نوع بازاریابی، افراد و مخاطبین شما را چگونه یاد می کنند. پس فراموش نکنید که چه چیزی درباره خدمت یا محصول شما باعث ایجاد هیجان در مخاطبین خواهد شد.
درواقع بازاریابی هیاهو یک روش بازاریابی ویروسی است که تلاش آن، ایجاد سر و صدا برای یک کمپین یا محصول خاص و متمرکز است، خواه این کار از طریق مکالمه بین خانواده و دوستان مصرف کننده و یا بحث های گسترده در سیستم عامل های رسانه های اجتماعی باشد.
شرکت ها با صحبت كردن مصرف كنندگان در مورد محصولات و خدماتشان، از بازاريابي هیاهو استفاده مي كنند. بازاریابی هیاهو آنلاین معمولاً توسط «تأثیرگذاران» یا همان پذیرندگان اولیه یک محصول هدایت می شود، که مشتاق هستند نظرات خود را در مورد محصول به اشتراک بگذارند و به طور فعالانه مکالمات را در مورد آن آغاز کنند.
این افراد به طور معمول حضورهای آنلاین و پیروان زیادی را در سیستم عامل های رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک، اینستاگرام و توییتر ایجاد کرده و از قدرت نفوذ خود در پایگاه پیروان خود برخوردار هستند. نظرات اینفلوئنسرها با سرعت بیشتری مورد توجه قرار می گیرد و می تواند بر فروش و آگاهی محصول تأثیر مثبت بگذارد.
بازاریابان قصد دارند این تأثیرگذاران را برای ایجاد سر و صدا برای محصولاتشان جمع کنند. برخی از بازاریابان افرادی را که به عنوان “تاثیرگذار” یا شخصیت های مشهور شناخته می شوند و می توانند از طریق دادن اعتبار فوری و قرار گرفتن در معرض دید به یک محصول وام دهند، هدف قرار می دهند. بازاریابانی که به دنبال یک جهش گسترده در آگاهی از یک محصول هستند، به دنبال اتصالات هستند و هدف آنها یک جهش ارتباط فوری در جامعه است.
بازاریابی در شبکه های اجتماعی یکی از مولفه های اصلی بازاریابی هیاهو است. اینستاگرام و توییتر از اصلی ترین سیستم عامل های رسانه های اجتماعی هستند که شرکت ها سعی می کنند حضور خود را در آن حفظ کنند.
با استفاده از این شبکه های اجتماعی، شرکت ها می توانند با مشتریان تعامل داشته باشند، بازخورد دریافت کنند، مشکلات یا نگرانی ها را برطرف کنند و محصولات و خدمات خود را تبلیغ کنند.
پرورش مجموعه ای غنی از محتوای قابل اشتراک و جمع آوری علاقه مندی های زیاد در این سایت ها، مصرف کنندگان را قادر می سازد تا مواد مورد نیاز را مستقیماً از شرکت ها تهیه کنند و همچنین مهمتر از همه، به شرکت ها اجازه می دهد تا یک گفتگو در زمان واقعی با دنبال کنندگان خود داشته باشند، تا فضایی را در آن ایجاد کنند که مشتریان احساس ارزشمند و آگاه بودن کنند.
سایر استراتژی های بازاریابی آنلاین، شامل کمک گرفتن از وبلاگ نویسان با نفوذ، برای ایجاد هیاهو است. شرکت ها اغلب به وبلاگ نویسان یا رسانه ها اجازه می دهند کالایی را پیش از عرضه، در ازای ذکر نام محصول منتشر کنند. استفاده از تالارهای گفتگو در وب سایت برای ایجاد سرو صدا و ایجاد انجمن های مشتری که کانون های طرفداران، تابلوهای پیام و سایر گروه ها را به هم متصل می کند نیز نمونه هایی از چگونگی ایجاد بازاریابی آنلاین با هیاهو توسط شرکت ها است.
تجسم های اولیه بازاریابی هیاهو آنلاین، مانند تبلیغات پاپ آپ، تبلیغات بنری و بازاریابی از طریق ایمیل، در آن زمان جدید بود اما از آن زمان مصرف کنندگان با این تکنیک ها به عنوان مزاحمت رفتار کرده و پیام بازاریاب ها مورد توجه قرار نمی گیرد. شرکت ها همچنین این خطر را دارند که نتوانند کمپین های خود را با خود برند یا محصول مرتبط کنند.
نمونه های بازاریابی هیاهو شامل شرکت هایی است که فیلم های آنلاین را می سازند، این فیلم ها معمولاً با محوریت موضوعی طنزآمیز، بحث برانگیز، غیرمعمول یا ظالمانه ساخته می شود و امیدوارند بتوانند باعث ایجاد احساساتی شوند و مردم در مورد آن صحبت کنند، و آن را از طریق رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارند و بازدیدها را در وب سایت هایی مانند YouTube افزایش دهند.
سپس شرکت ها سعی خواهند کرد از طریق تبلیغات این محصول در شبکه های اجتماعی، از محبوبیت محتوا بهره ببرند، یا با ایجاد هشتگی به امید تبدیل شدن به “موضوعی پرطرفدار” مخاطب بیشتری جذب کنند.
تفاوت بازاریابی هیاهو با بازاریابی ویروسی:
اساساً، بازاریابی ویروسی یک استراتژی کلی است که مردم را به گسترش خبر تشویق می کند. بازاریابی هیاهو از همین رویکرد استفاده می کند. تنها تفاوت آنها در ابزاری است که برای انتشار این پیام استفاده می کنند.
بازاریابی هیاهو غالباً از رویدادها برای جلب نظر مردم استفاده می کند. بازاریابی هیاهو می خواهد افراد بیشتری به جای پخش پیام فقط در مورد محصول صحبت کنند. “
نحوه اعمال اصول بازاریابی هیاهو برای بازاریابی اینترنتی موثر:
یکی از مواردی که باید در مورد بازاریابی هیاهو بدانید این است که، ایجاد هیاهو یک اتفاق تصادفی نیست، بلکه یک دانش است که باعث می شود مردم در مورد کسب و کار شما صحبت کنند.
بنابراین چه تفاوتی بین بازاریابی هیاهو و بازاریابی سنتی وجود دارد؟ تفاوت در این است که هدف از بازاریابی هیاهو این است که مردم در مورد نام تجاری شما صحبت کنند، نه فقط این که مردم را از وجود نام تجاری شما آگاه کند.
برای داشتن ایده بهتر، بیایید بیشتر در مورد ایجاد هیاهو صحبت کنیم.
اکثر مردم فکر می کنند این اتفاقی است که به طور تصادفی اتفاق می افتد، اما مارک هیوز در کتاب Buzzmarketing در مورد چگونگی ایجاد هیاهو با رعایت چند اصل اساسی صحبت می کند. مشاغلی که از این اصول پیروی می کنند بسیار موفق تر هستند، تا کسب و کارهایی که فقط از روش های سنتی بازاریابی استفاده می کنند.
بنابراین چگونه می توانید این اصول اساسی را به کار بگیرید و برای کسب و کار خود سر و صدا ایجاد کنید؟
اصل اساسی بازاریابی هیاهو
اولین چیزی که باید یاد بگیرید، اصل اساسی بازاریابی هیاهو است. به طور خلاصه، اگر می خواهید هیاهو ایجاد کنید، باید به مردم چیزی بدهید تا درباره آن صحبت کنند. این ممکن است ساده و بدیهی به نظر برسد، اما شما باید یاد بگیرید که اگر می خواهید به طور مداوم جنجال ایجاد کنید، چگونه به دیگران چیزی بدهید که بتوانند درباره آن صحبت کنند.
برای انجام این کار، شما باید انواع موضوعاتی را که مردم را به صحبت وا می دارد، بیاموزید. بله، مردم در مورد بسیاری از موضوعات صحبت می کنند، اما مکالمه های ویژه ای وجود دارد که باعث می شود مردم بیشتر از سایر موضوعات صحبت کنند. بیایید نگاهی به آنها بیندازیم:
شش مورد برای ایجاد هیاهو:
مارک هیوز شش مورد را برای ایجاد هیاهو مطرح می کند، که این موارد برای ایجاد مکالمه در افراد بسیار تاثیر گذار است.
-
تابو (جنجالی)
-
غیر معمول (منحصر به فرد)
-
قابل توجه
-
ظالمانه
-
خنده دار
-
اسرار (نگهداری و آشکار)
همانطور که از این لیست مشاهده می کنید، یکی از دلایل موثر بودن بازاریابی هیاهو این است که از موضوعات داغ استفاده می کند، که برای جلب توجه مردم شناخته شده است. با پیروی از این اصول، نه تنها کسب و کارهای شما با انجام کارهایی منحصر به فرد و قابل توجه برجسته خواهد شد، بلکه افراد را وادار خواهید کرد درباره کارهایی که انجام می دهید، صحبت کنند. این باعث ایجاد آگاهی، ایجاد ترافیک و افزایش فروش و سود می شود.
بنابراین چگونه این اصول را به کار می گیرید؟
1.تابو
تابو اولین مورد در بازاریابی هیاهو است. ایده اساسی در اینجا این است که، مردم تمایل دارند در مورد چیزهایی صحبت کنند، که نباید درباره آنها صحبت شود. قطعا چیزی در طبیعت ما وجود دارد که باعث می شود، ما بخواهیم موضوعاتی را مطرح کنیم که تابو هستند. این نوع مباحث، موضوعاتی است که افراد را به بحث و جدال وا می دارد.
نمونه بارز آن شخصیت های رادیویی هستند که از موضوعات بحث برانگیز برای جلب توجه مردم درباره برنامه هایشان استفاده می کنند. راش لیمبو در جلب توجه از طریق جنجال بسیار ماهر است که بیشتر آن از روی عمد است.
2.غیرمعمول
مورد بعدی غیرمعمول است. این مورد را می توان مورد “منحصر به فرد” نیز نامید، زیرا مفهوم ساده تری را منتقل می کند. زمانی که نوبت به مورد غیرمعمول (یا منحصر به فرد) می رسد، هدف شما ایجاد موقعیتی برای محصول است که از محصولات کسب و کارهای دیگر متمایز باشد. اگر همان کاری را انجام دهید که هر کس دیگری در صنعت خود انجام می دهد، مطرح نخواهید شد و افرادی را که در مورد محصول یا خدمات شما صحبت می کنند جذب نخواهید کرد. انجام کاری منحصر به فرد است که توجه مردم را جلب کرده و صحبت مردم را به خود جلب می کند.
3.قابل توجه
روش دیگر برای جلب توجه مردم، انجام کاری قابل توجه است. این مورد می تواند توجه تعداد زیادی از افراد را جلب کرده و مردم را به صحبت کردن وا دارد. هدف در اینجا انجام کاری بسیار خوب با کیفیت بسیار بالا است.
اگر بقیه در حال ایجاد محتوای متوسط هستند، شما باید چیزی بالاتر از حد متوسط ایجاد کنید. مردم درباره محصولات و خدماتی صحبت می کنند که به طور قابل توجهی بهتر از متوسط هستند. اگر هتلی خدمات مناسبی را ارائه دهد، هیچ کس در مورد آن به دوستان خود نمی گوید، اما اگر هتلی فراتر از آنچه انتظار می رود خدمات ارائه دهد، مردم راجع به آن صحبت خواهند کرد.
4.ظالمانه
این مورد و مورد بعدی دو مورد از سخت ترین موارد در زمینه کسب و کار هستند. در خارج از تجارت، استفاده از آن ها برای ایجاد سر و صدا آسان است، اما برای مشاغل بسیار ساده نیست.
نکته ی قابل توجه این است که هیچ گونه ارتباطی با نام تجاری شما وجود ندارد.”خشن” بودن به دلیل خشن بودن، فایده ای ندارد. همه ما آگهی های بازرگانی را تماشا کرده ایم که باعث خندیدن ما شده است، و بعد از اینکه این موضوع را به دوستان خود گفتیم، دیگر نمی توانستیم به یاد بیاوریم که این تبلیغ تجاری برای کدام شرکت است.
ممکن است افرادی را وادار کنید که با بازاریابی ظالمانه درباره شما صحبت کنند، اما اگر ارتباط مفیدی وجود نداشته باشد، چه فایده ای برای برند شما خواهد داشت؟
5.خنده دار
این مورد یکی از دشوارترین مواردی است که در زمینه کسب و کار اعمال می شود. فیلم ها و مقالات خنده دار به اشتراک گذاشته می شوند زیرا مردم دوست دارند، بخندند و درباره چیزهایی صحبت کنند که باعث خنده آنها می شود. اما وقتی صحبت از تجارت می شود، خنده دار بودن کار ساده ای نیست.
6.اسرار (مخفی و آشکار)
مردم دوست دارند در مورد رازها صحبت کنند. مواردی که حفظ می شود و مواردی که فاش می شود. اشتیاق به یادگیری در مورد چیزهای پنهان و مخفی، در ذات همه ی انسان ها است. اگر چیزی اسرارآمیز باشد، می خواهیم درباره آن اطلاعات بیشتری کسب کنیم.
یکی از راه های استفاده از این مورد، ارائه محتوای پشت صحنه است. مشاغل می توانند به مردم نشان دهند که زندگی در پشت صحنه شرکتشان چگونه است. کسب و کارهایی که محتوای سرگرمی تولید می کنند، این کار را مدام انجام می دهند و این یک روش عالی برای کسب و کارها است که “اسرار” را فاش کنند و شخصیت ایجاد کنند، تا مشتریان بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
دیدگاهتان را بنویسید